بجر (مفرداتنهجالبلاغه)بجر (به ضم باء و سکون جیم) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای شرّ و بدی، داهیه و تعجّب میباشد که حضرت علی (علیهالسلام) در هنگام ترساندن خوارج نسبت تحمیل شدن حکمیّت بر او، خطاب به آنان از این واژه استفاده نموده است. ۱ - مفهومشناسیبجر (به ضم باء و سکون جیم، بر وزن عسر) به معنای شرّ، داهیه و تعجب آمده است. ۲ - کاربردهادر رابطه با خوارج که امام (صلواتاللّهعلیه) در ترساندن آنها فرموده: «و قد کنت نهیتکم عن هذه الحکومة فابیتم علّی اباء المنابذین حتّی صرفت رایی الی هواکم و انتم معاشر خفّاء الهام سفهاء الاحلام و لم آت- لا ابا لکم- بجرا و لا اردت لکم ضرّا؛ من شما را از امر «حکمین» نهی کردم ولی مانند دشمنان امتناع کردید، تا رای خودم را تابع هوای نفس شما کردم، در حالی که سبک مغز و سفیه و کم عقل بودید! ننگ بر شما؛ من که نه شرّی بر شما آورده و نه ضرری به شما در نظر داشتهام.» همچنین در جای دیگری فرموده است: «و سمّی ترکهم التعمّق فیما لم یکلّفهم البحث عن کهنه رسوخا فاقتصر علی ذلک.» امام (صلواتاللّهعلیه) همچنین در شعری است که در خطبه ۳۳ آمده، بر آن استشهاد نموده است. «ادمت لعمری شربک المحض ••• صابحا و اکلک بالزّبد المقشّرة البجرا.» این شعر و ما بعدش در نهج البلاغه ابن میثم و عبده نیامده، اما ابن ابی الحدید و صبحی صالح آنرا نقل کردهاند. ۳ - تعدادکاربردهااز این مادّه فقط همین سه مورد در «نهج البلاغه» آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعقرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَجر»، ص۱۱۰. ردههای این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی واژگان نهج البلاغه
|